پنج شنبه 87 مهر 25 , ساعت 9:3 عصر
مدتی است که دیگر قلمم را به کار نگرفته ام.
مدتی است که دیگر قلمم مرا یاری نمی کند.
مدتی است که دیگر من قلمم را یاری نمی کنم.
زمانی طولانیست که قصد دارم از شهدا بنویسم ولی نشد. نه اینکه نخواهم، بلکه نشد.
فکر سیاه، دل سیاه، دست سیاه و قلم سیاه ...
این ها چیزی بودند که مانع من بودند.
پیش خود گفتم تا دلم را روشن نکردم ننویسم ولی فایده ای نکرد.
تصمیم گرفتم بنویسم تا دلم روشن گردد، اگر که لایق باشم.
پس بسم الله
نوشته شده توسط محمد خلیلی و سعید زارع | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ